مدت زمان بسیاری را در زندگی ام صرف این کرده ام که اگر در این لحظه چگونه باشم بد است . و یا چگونه باشم که خوب جلوه کند . حتی گاهی اوقات از آن لحظه گذشت و من نفهمیدم چگونه میتوانستم خوب یا بد باشم . در این پست اما عزم خودم را جمع کرده ام تا ببینم بالاخره اگر چگونه باشم بد است ؟
خب چیزی که واضح است من در هر موقعیتی دو انتخاب دارم . "خودم بودن" و "تظاهر به چیزی بودن" . حال دیگر میدانم که اولین دوراهی ام برای چگونه بودن این است که خودم باشم یا تظاهر پیشه کنم . که این خودش بحث چیپیده ای است . الان خیلی هاتان چیپیده را پیچیده خواندید و خیلی هاتان همان چیپیده . که این اصلا قرار نیست چیزی را ثابت کند چون صرفا اتفاقی است . خب از اصل مطلب دور نشویم . اصولا انتخاب بین این دو وضعیت کار سختی نباید باشد . اما گاهی اوقات طرفتان همزمان اصرار دارد خودتان باشید و از طرفی رفتارش به شما اثبات میکند که ترجیحا اینجا را خودتان نباشید . که این همان جاهایی است که وضعیت بغرنج میشود و نمیدانید که آخر چه کنم ؟
البته من خودم یک اصلی را برای این وضعیت در نظر گرفته ام که بستگی به آشنایی و صمیمیت طرف مقابل دارد . یعنی یک وقت هایی که خیلی غریبه باشد خودم هستم . اگر آنقدر ها هم غریبه نباشد تظاهر میکنم و اگر خیلی صمیمی باشد دوباره خودم میشوم . این شیوه در دراز مدت باعث میشود طرف مقابلم اگر با من بعد از مدت ها صمیمی شد احساس نکند من آدم دیگری هستم . از طرفی ما لازم داریم که وقتی با بقیه صمیمی نیستیم تظاهر کنیم . و ما خودمان دوست داریم که دیگران هم نسبت به ما کمی تظاهر در وجودشان باشد . مثلا به حرف های مسخره مان توجه کنند . یا به جک های یخمان بخندند . یا جواب سوالات احمقانه مان را بدهند و تظاهر کنند برایشان اهمیت دارد و حرفمان را در جای درستی زده ایم در حالی که در اکثر موارد اگر آدم ها خودشان باشند خیلی از رابطه ها شکل نمیگیرد .
حال چگونه این را میخواهم اثبات کنم را الان با یک مثال میگویم . من یک دوست گوزو دارم که با اینکه تیپ و قیافه خوبی دارد و مرتب است و جنتلمن . ولی همیشه در جمع دوستانمان میگوزد . و میخندد . خب اگر در ابتدا من میدانستم که او گوزو هست هیچوقت با او اینقدر صمیمی نمیشدم که جلویم بگوزد . و بخندد . ولی حالا دیگر کار از کار گذشته است و سگخور ، بگذار بگوزد . در حقیقت من چندبار اولی را که گوزید خودم نبودم و در حال تظاهر به طبیعی بودن با این مورد بودم . که همان تظاهر باعث شد که حالا و در این مقطع زمانی هر روز و هر کجا بگوزد . و بخندد . اینجا تظاهر به طبیعی بودن کردن من باعث این پیشآمد بود . در حالی که من اگر خودم بودم شاید این اتفاق نمی افتاد . اما اگر تظاهر به تنفر میکردم قطعا این اتفاق نمی افتاد . پس حتی اینجا هم اصلا بحث سر تظاهر یا خودم بودن نیست . بحث سر تظاهر های درست و غلط است .
در حقیقت من همواره در حال تظاهر کردنم و نمیدانم چرا مردم میگویند آدم های متظاهر آدم های خوبی نیستند . در حالی که همه آدم ها از نظر من تظاهر میکنند و اصلا این که تظاهر میکنند آنها را صرفا آدم بدی نمیکند . و چه بسی تظاهر کردن خیلی هم خوب باشد . خیلی وقت ها مثلا می شود که ما نسبت به یک اتفاق بی تفاوتیم اما تظاهر میکنیم که برایمان مهم است و سر و دست میشکنیم برایش . مثلا تظاهر میکنیم که مرگ فلانی در زندان برایمان مهم است . در حالی که ریلی وی دنت گیو اِ شیت . تظاهر میکنیم عبور از خط عابر و پل هوایی برایمان مهم است . در حالی که خودمان همیشه کار داریم و عجله . بقیه ندارند و فقط ما داریم . هرکسی از پل هوایی نرود گاو مش سلیمان است ولی ما پر مشغله ایم گاو نیستیم . تظاهر میکنیم حرف های فلانی برایمان مهم است در حالی که صرفا منتظریم آن امضای لعنتی را پای برگه ها بزند .
ما همگی تظاهر میکنیم . فقط گاهی بد تظاهر میکنیم و گاهی خوب تظاهر میکنیم . نه اینکه تظاهر بد و خوب داشته باشیم . فقط گاهی در جاهای اشتباهی تظاهر های که نباید بکنیم میکنیم . یا در حرف هایمان یک تظاهری میکنیم که در رفتارمان یک تظاهر دیگری میکنیم . این خیلی مهم است که اگر تظاهر میکنیم در رفتار و حرفمان سینک شود تظاهراتمان .
اما کلا پس کی خودمان میشویم ؟ من خیلی کم پیش می آید که خودم شوم . چون از خودم میترسم و فکر میکنم خودم یک ایراد هایی دارد . برای همین برای اینکه ایراد ها به چشم نیاید خیلی تظاهر میکنم و مثلا از هر 5 فیلد اعمالم 3 تایش تظاهر است و 2 تایش خودم . ولی خب مگر ایرادی دارد ؟ بعضی از تظاهر های من انقدر تکرار شده اند که اصلا خودم دیگر نمیتوانم باشم در آن قسمت . یعنی تظاهر هایم میشود خودم . و همین است که باعث میشود روی تظاهر هایم بیشتر دقت کنم .
با اینکه باز هم حرف برای زدن در این باب هست و احساس میکنم یک جور هایی اصلا به نتیجه نرسیده ام و حتی نصفه اش را هم طی نکردم اما خب کافی است به نظرم سر نخی شده است که بعدا بتوانم دنباله اش را بگیرم . من بین خودم بودن و تظاهر کردن تظاهر کردن را انتخاب کرده ام . خیلی ها بین تظاهر کردن و خودشان بودن ، تظاهر به خودشان بودن را انتخاب کرده اند . ترسناک است . تظاهر کردن بد نیست . خودمان بودن هم صرفا عالی نیست . تظاهر به انسان مسیر میدهد و خودمان بودن مانند دیوار جلویمان است و 100 سال دیگر هم بگذرد تغییری نمیکنیم . چون تا تظاهر نکنیم نمیتوانیم یک چیز بهتر را جایگزین چیز های خودمان کنیم . البته این نظر من است . فعلا
- ۰ نظر
- ۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۳:۰۵