A P H E L I O N

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

برای چندمین بار در روز های اخیر با موضوعی مواجه شدم که در رابطه با وضعیت والدین و فرزندان بود .

 

در حقیقت در مورد وضعیت والدین و فرزندان چیزی که زیاد است موضوع و ایشو است . در این پست میخواهم روی یک نقطه از آن اما فوکوس کنم . اینکه والدین چه چیزی به فرزندانشان یاد می دهند ، یا چه چیزی باید یاد بدهند . 

 

به نظرم همه ی ما فکر می کنیم این مساله ی واضح و آسانی است ، تا زمانی که مثل حالا بخواهیم در موردش نظر بدهیم و حرف بزنیم . اینکه در اصل یادگیری ، یاد دهنده و یاد گیرنده هر دو نقش دارند خب بدیهی است . اینکه عوامل بیرونی هم بر این روند تاثیر گذارند هم خب مشخص است . اما بخش اصلی این مساله قبل از همه ی اینهاست .

 

با کمی جستجو و مطاله میتوان به نکات خوبی در رابطه با این موضوع رسید ، اینکه در مورد این مساله تقریبا پیش فرض ها و ضروریاتی وجود دارد ، یعنی درست مثل سرفصل های دروسی که میخوانیم یا واحد هایی که پاس می کنیم یک سری چیز هایی هست که والدین باید در تربیت فرزند به او یاد بدهند . مثل مهارت تصمیم گیری و مهارت برقرار کردن ارتباط و .. و در کنار این ها حتی چیزهایی هست که والدین میتوانند در تربیت فرزندشان از آن ها دوری کنند تا فرزند بهتری تربیت شود . 

 

نکته عجیب این است که اطلاعاتی که همه با 20 ثانیه سرچ کردن و 10 دقیقه مطالعه کردن قابل دستیابی است را در بخش بزرگی از جامعه و در موضوع تربیت نمیبینی . و این بین مشکل اصلا زمان 10 دقیقه و 20 ثانیه ای اش نیست . والدین هیچ ایده ای از تربیت فرزند ندارند ، این ایده نداشتن میتواند خودش ناشی از تربیت نشدن باشد . میتواند ناشی از انگیزه نداشتن باشد . ( هر یادگیری و یاد دادنی انگیزه میخواهد قطعا ) 

 

فرزندانی که روزی تربیت نشدند ، حالا والدین فرزندانی هستند که تربیت نمی شوند . این را میتوانید به وضوح در جامعه کوچک فامیل خودتان ببینید .

 

اما همه ی قصه ی یادندادن این نیست ، ما از یاد دادن و یاد گرفتن درک درستی نداریم . همه ی تربیت نکردن مربوط به بی توجهی نسبت به تربیت کردن نیست . میتواند شرایطی باشد مثل مطلب قبلی . میتواند یاد ندادن ناشی از سطحی نگری باشد . میتواند ناشی از عدم توانایی باشد . میتواند ناشی از عرف باشد . میتواند ناشی از واگذاری تربیت باشد . (مثلا فرزندمان را جای تربیت کردن در خانه به مدرسه یا مهدکودک بفرستیم . هرچند نقش بزرگ تربیت در مدرسه و مهد و جامعه انکار نشدنی است ( چه از جنبه ی خوب چه بد ) اما با کمی مطالعه و تفکر میتوان متوجه شد چک پوینت های تربیتی در خارج از خانه با محیط خانه کاملا متفاوت است . )

 

داشتم می گفتم ، ما از یاد دادن به فرزندانمان و فرزندانمان از یادگیری از ما ، جفتمان درک درستی نداریم ظاهرا . 

 

این بین مشکلات مسخره ای بوجود می آید ، اصلی ترین آن ها توقعات است . به این فکر کنید که معلم ریاضی دوم راهنمایی تان ، ازتان یک سوال انتگرال بپرسد و شما نتوانید جواب بدهید ، هم شما سرخورده می شوید هم معلمتان دلسرد . این در حالی است که اصلا چیزی از شما خواسته شده که به شما آموزش داده نشده . در مورد یاد دادن به قرزندان هم موضوع همینقدر ساده است . 

 

در مورد یاد گرفتن از والدین هم به همین ترتیب ، فرض کنید در کلاس معارف اسلامی همین سوال انتگرال را از استادتان بپرسید . 

 

ما نه فرزندان و نه والدین کاملی هستیم . اگر بودیم اصلا همه چیز عجیب و مسخره می شد . اما نکته این است که نسبت به کامل نبودنمان بی رحمیم . 

 

در نهایت فکر می کنم راه خلاصی از پدر و مادران مریخی ، به زمین آمدن فرزندانشان باشد . آگاهی در این زمینه ها ساده ست ، اگر 10 سال به عقب برگردیم و همه ی پدر و مادرانی که فرزندان 2 تا 5 ساله دارند را در یک سوله بزرگ جمع کنیم و 10 دقیقه و 20 ثانیه از زمانشان را بگیریم ، شاید امروز تعداد زمینی ها از مریخی ها بیشتر بود . البته که ، امروز همان 10 سال قبلِ 10 سال یعد است .