فاجعه ی ناگوار اصلا چیست
از آن دسته آدم ها نیستم که بخواهم برای اتفاقاتی مثل آتش سوزی یک جایی ، یا زلزله در جای دیگری بنویسم و ابراز همدردی کنم یا هرچه . یعنی بواقع اصلا همدردی نمی کنم و ناراحت نمی شوم از وقوع این اتفاقات به آن معنا که عموم تصور می کنند . حالا هم قرار نیست پست اندوهناکی از برای اتفاقی که اخیرا رخ داده است بنویسم . صرفا یک رشته افکار که از پیش وجود داشته را میخواهم کنکاش کنم .
مطلبی که در ادامه می نویسم مطلب ناقص و پر حفره ای است اما مجبور به انتشار آن هستم .
پلاسکو را تصور کنید ، واکنش ها را ، تاثیر آن را و جایگاه آن در تاریخچه ذهنتان ، حال حادثه معدن زمستان یورت را تصور کنید ، البته اگر خاطرتان باشد ، حوادث ناگواری بودند ، حالا بیایید چیز دیگری را تصور کنید ، مثلا در همان دی و بهمنی که آن اتفاقات افتاد ، در مرز افغانستان و پاکستان بیشتر از 150 نفر که اکثر اونها زن و کودک بودن بر اثر بارش برف و سرما تلف شدن . این درحالی هست که تعداد آدم های کشته شده در دو حادثه پلاسکو و معدن روی هم به 100 نفر هم نمی رسید !
3 مثال بالا را زدم تا صرفا از این فاصله ای که گرفته ایم استفاده کنم ، نمیتوانم زلزله کرمانشاه یا همین کشتی سانچی را مثال بزنم چون نزدیکتر از آن هست که خوب دیده شود .
در حقیقت ما نژاد پرست تر ، خودخواه تر ، متظاهر تر و نفهم تر از آن هستیم که بخواهیم برای اینگونه حوادث ناراحت شویم . نگاه ما به تمام این اتفاقات آنقدر سطحی هست که صرفا باعث تهوع کسانی که علاقه به تعمیق در این حوادث دارند می شود .
زمان زیادی را صرف فکر کردن به این موضوع کردم که ببینم آیا منطقی است ، این که برای کسانی آپشن هایی را علاوه بر انسان بودنشان لحاظ کنیم برای اهمیت دادن بهشان . دیدم برای کسانی که اساسا نمیشناسیمشان و ارتباطی باهاشان نداریم ، منطقی به نظر نمی رسد . چه فرقی دارد مثلا یک نوزاد در نیشابور بمیرد یا در یکی از توابع کشور سیرا ئون . برای ما که عملا با هیچکدام ارتباطی نداریم این که بگوییم این یکی ایرانی است پس من بیشتر ناراحت می شوم یک جور نژاد پرستی است . برای هر آدم دیگری هم به نظرم این صدق می کند . مرز ها آدم ها را گول می زنند . این با زمانی که فرد نزدیکمان بمیرد متفاوت است . اما میخواهم بگویم اما اگر احساساتمان با مرگ یک نوزاد ایرانی بیشتر جریحه دار می شود . از پایه مورد دارد . در مورد دیگران هم همینطور . اگر از مرگ یک آدمی که در بازار عراق کار می کند کمتر از یک آدم که در کافه ای در پاریس کار می کند ناراحت بشویم اساسا انسان گُه و نفهمی هستیم .
همین حالا یک عکسگرافی دیدم ، با تیتر "آنچه از دی 95 تا دی 96 بر ما گذشت" کدام ما ؟؟؟؟ حوادث طبیعی و غیر طبیعی مربوط به مرگ انسان ها مایی ندارد . اینکه این حوادث را مربوط به خودمان و دیگران بدانیم همان دلیلی است که باعث رخ دادن جنگ ها می شود . وقتی ما و دیگران وجود دارد ، پیرو آن حفظ منافع ما و دیگران نیز وجود خواهد داشت . این شکل از برخورد با اینگونه مسائل همان چیزی هست که از آن صحبت می کنم . برای انسان ها و حوادث مرز و امتیاز قائل شدن باعث وجود ناهماهنگی می شود . مردن 30 نفر بر اثر یک اتفاق برای من اهمیتی ندارد و برای آن غمگین نمی شوم . مردن 40 نفر دیگر هم برای هم اندوهناک نیست . در حقیقت تنها عاملی که من و این دست از حادثه ها را بهم مربوط می کند ، ایجاد توقع برای رفع دلیل اینگونه حوادث است تا برای خودم و اطرافیانم اتفاق نیوفتند نه چیز دیگری . تنها منطقی که در آن می توانم نگران همچین حوادثی باشم ، و باز هم در آن جای اندوه نیست . اندوه سیاست کثیفی است برای پاک کردن صورت مساله . ما صرفا میتوانیم برای مرگ یک دسته از انسان ها احترام قائل شویم یا نشویم ! کمک کنیم یا نکنیم . اما نمیتوانیم ازشان استفاده ابزاری کنیم و همه الگو ها را بهم بریزیم . کدام توقع برای تجهیز لوازم آتش نشانی و مدیریت عملیات آن به درستی ایجاد و رفع شد ؟؟ کدام توقع برای ایمن سازی دیگر معادن و آموزش کارفرما ها و نظارت بر آن ها به درستی ایجاد و رفع شد ؟؟؟ ما دست در دست هم با اشتباهی واکنش نشان دادن و اشتباهی غصه خوردن خودمان را در گور دفن می کنیم . بعد از مرگ 16 هزار و هشتصد و هفتاد و دو نفر در سال 93 بر اثر تصادف جاده ای که مطمئنا بیشتر یا کمتر از نصف آنها بی گناه و صرفا در زمان بد در مکان بدی بودند کداممان اندوهگین شدیم و برایشان غصه خوردیم و چاره ی درستی برای حل این مشکل ایجاد کردیم ؟؟؟ ما در حقیقت همان اُسرای همیشگی تراژدی و داستان و کمی عصاره جوگیر بودن خودمان هستیم . صرفا کاری را می کنیم که هیچ اندیشه ای پشت آن نیست و هیچ درک درستی از آن نداریم .
همانطور که گفتم مطلبی که نوشتم پر است از حفره هایی که خودم هم میتوانم ببینمشان و مقدار کمی از ماجرا زا پوشش می دهد . اما برای شروع لازم بود تا منتشر شود . امیدوارم کمک کند برای رسیدن به وجوه دیگر ماجرا .
- يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۰۸:۳۹ ب.ظ