به تنگ آمده م
چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۰۹ ب.ظ
فردا روز امتحانات عمومی است . روز امتحانات عمومی در دانشگاه ما اینگونه س که کل امتحانات در مثلا 20 روز برگزار می شود رشته های مختلف دروس مختلف و یکهو کل دروس عمومی در یک روز که معمولا آخرین روز امتحانات است . و این به خودی خود بد نیست . اما وقتی ترم آخر باشی و دو 3تا درس عمومی ات مانده باشد باید گاها پشت هم و یا باهم امتحان بدهی که اینجایش یکخورده اذیت میکند . که خب اصلا اینجایش هم من را اذیت نمی کند . پس شاید سوال پیش بیاید که از چه تنگ آمده م به راستی اگر اینجایش اذیت نمی کند ؟
حقیقت ماجرا این است که من فردا 2تا امتحان دارم . تنظیم خانواده و درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران . اولی هم که خب بهش اصلا نمی آید اذیت کننده باشد و خیلی ها را میشناسم که 8 ترم میخوانند و مدرک میگیرند و هیجان انگیز ترین قسمت ماجرایشان همان کلاس است . اما انقلاب یه راستی شیره وجودی آدمی را میکشد . و آدمی را به تنگ می آورد . از آن جهت که مجبوری درس را بخوانی و خواه ناخواه مطالبی از کتاب را در این بین متوجه می شوی . مثلا اگر کتاب را بخواهیم سند بگیریم . رضا شاه ضربه ی مهلکی با افتتاح بانک ملی و کشیدن خط راه آهن به کشور زد . یا یک سری الگو ها وجود دارد که قرار است باعث تعالی شود . یکیشان را نگذاشتند اتفاق بیوفتد که آن یکی که میخواهند اتفاق بیوفتد . وقتی آن یکی که میخواستند اتفاق افتاد و اتفاقی نیوفتاد . بعد جوری وانمود میکنند انگار که واقعا اتفاقی افتاده س . اینها دردناک نیست البته و آدمی را به تنگ نمی آورد . آن قسمتی از آن دردناک و به تنگ آورنده ست که باید این هارا یاد بگیری . یک جورهایی بپذیری تا بتوانی امتحانشان را بدهی . اتفاقی که در امتحان میوفتد این است که به پاسخ صحیح نمره میدهند . و عجیب است اما پاسخ صحیح میتواند پاسخ صحیح نباشد . این جایش آدمی را به تنگ می آورد . جوری که تا حال به تنگ نیاورده بود .
ما خیلی سال است که هی امتحان میدهیم و پاسخ های صحیح را یاد میگیریم . بعد بر اساس این پاسخ های صحیح ساخته می شویم و ای کاش که پاسخ ها صحیح بودند خا . نیستند که . شیمی که نیستند که صحیح باشند . نظریه ها را قانون میکنیم هی . برداشت ها را واقعیت میکنیم . بعد متوجه نمیشویم . این جایش تنگ می آورد . تنگ هم که هرچه بیشتر باشی بیشتر درد می آورد ...
- چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۰۹ ب.ظ