Tsaktoyuri
قطعا یکی از عجیبترین اسامی که ممکنه در طول زندگیتون بشنوید همین Tsaktoyuri هست .حالا Tsaktoyuri چی هست ؟ و چرا ؟
من هم مثل تمام پسر های روی زمین . اون پسر های معمولی البته . فوتبال بازی کرده م و حالا هم حتی گاها میکنم . اما اوج فوتبالی من از نظر بازی کامپیوتریش برمیگرده به همون سال های بین 2010 تا 2013 . و به صورت کلی هم البته سخت پیدا کردن پسری که pes بازی نکرده باشه . خلاصه . یکی از بهترین حالت ها برای بازی یک نفره و سرگرم کننده بازی کردن توی لیگ بود . جایی که میتونستی مثل یه مربی بازیکن بخری و بفروشی و ترکیب رو عوض کنی . بازیکن های دلخواهتو توی تیم دلخواهت جمع کنی و بازی هایی رو کنی که همیشه آرزوی دیدنشو داشتی . در این بین . یک بازیکن بود که من هیچوقت نشناختمش . اما به تناسب مشخصات خوبی که داشت همیشه جزء اولین خرید های من بود . و اون بازیکن کسی نبود جز Tsaktoyuri.
Tsaktoyuri یه دروازبان بود . یه دروازبان همه فن حریف که به سختی دروازه ش باز میشد و کاملا مشخصات یک دروازبان ایده آل رو داشت . و من بار ها و بار ها با تیم های مختلف اون رو برای تیمم خریده بودم و بازی های بزرگی رو با کمک اون برنده از زمین اومده بودم بیرون . البته Tsaktoyuri کسی نبود که من تنها فقط اونو بشناسم و پسر خاله هام هم کاملا باهاش آشنا بودن . کاملا وارد دایره لغات ما شده بود و حتی گاهی بدون استفاده از اسمش نمیتونستیم یک مکالمه رو به نتیجه دلخواه برسونیم . مثلا وقتی یک واکنش عالی از یک دروازه بان میدیدیم و یا خودمون دروازه وا میستادیم . الگوی دروازبانی ما Tsaktoyuri بود .
اما سال ها از اون روزها میگذره . دیروز صبح دوباره با پسر خاله هام مشغول فوتبال بازی کردن بودیم که بعد از چند سال دوباره اسم Tsaktoyuri به گوشم خورد . اینبار مُجاب شدم به محض رسیدن به خونه بگردم و پیداش کنم و ببینم الان چیکار میکنه و توی کدوم تیم بازی میکنه و چه شکلی هست و اصلا هنوز بازی میکنه یا پیر شده . اما با چیزی مواجه شدم که انتظارش رو نداشتم . با این صفحه : http://pes.neoseeker.com/wiki/Tsaktoyuri
در حقیقت Tsaktoyuri اصلا وجود خارجی نداره و یه بازیکن ساختگی بود . من و پسر خاله هام چیزی رو به عنوان الگو و ایده آل پذیرفته بودیم که اصلا وجود نداشت . و ما توی تمام این سال ها اصلا درگیر پیدا کردنش نبودیم چون فکر نمیکردیم وجود نداشته باشه و بخاطر همین انگار یه کسی یه جای دنیا بود به اسم Tsaktoyuri که دروازبان خیلی خوبی بود که توی تیم های خوب بازی نمیکرد . انقدر توی باورش غرق شده بودیم که حتی یک لحظه به خودمون نگفتیم چرا باید دروازبانی با این مشخصات عالی توی یک تیم درجه 3 بازی کنه و به راحتی با پیشنهاد های کم به تیم ما بیاد .
همین حالا هم خیلی از باور های من وجود خارجی ندارن . که حالا غرق در باورشانم و نمیتوانم بفهمم کدامشان حقیقت ندارند . حتی ازشان استفاده میکنم . باهاشان زندگی میکنم . در معادلاتم از آنها استفاده میکنم . اما حقیقت ندارند . مانند وقت هایی که یک مجهول و یا ضریب اضافه وارد معادلات دیفرانسیل میکنی تا مساله حل شود . خیلی از مسائل من اینجوری حل شده اند که من خبری ازشان ندارم . و یا بعد ها فهمیده ام .
شاید مثلا بگویید خب چه فرقی دارد . تو مثلا با Tsaktoyuri به اهدافت رسیدی . بازی ها را بردی . فرقش مثل این است که به کسی عشق بورزی که نشان بدهد عاشقت هست اما بعد ها بفهمی عاشقت نبوده است . برنامه ریزی شده بوده تا عشق را با او تجربه کنی . هرچند تو در عشق پیروز شده ای اما بازی را نبرده ای . به همین سادگی . البته من فکر میکنم ساده است اما شاید متن منظور را نرساند .
- جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ق.ظ
چقدر این پست خوب بود...چقدر ..چقدر...چقدر!!
مث اعتقادایی که بعضیامون تو خلأش داریم دست و پا میزنیم ولی بازم یه وقتایی دست به گریبانش میشیم تا آروممون کنه...گریبانی که نیس!آرامشی که هست!