A P H E L I O N

کمونیسم کوچک

چهارشنبه, ۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۸:۳۵ ب.ظ

این پست در مورد دوره آموزشی سربازی است.

 

یکی از اتفاقات جالبی که در دوره آموزشی آن را تجربه خواهید کرد بوجود آمدن شرایطی مانند شرایط زندگی در یک جامعه کمونیستی است. پوشش همه به یک شکل، امکاناتی که در اختیار همه است به یک اندازه، همه غذای یکسان می خورند، همه به یک اندازه استراحت می کنند و .... 

اگر روی این موضوع دقیق شوید پس از مدتی نتایج جالبی خواهید یافت و مثل ماجراجویی در یکی از جوامع کمونیستی دوران گذشته یا حال حاضر خواهد ماند. در این نوشته می‌خواهم به نکاتی اشاره کنم که در این مدت توجه ام را از این دیدگاه به خود جلب کردند. 

یکی از اولین مواردی که به چشم می‌آید وجود و اجرای دستورالعمل هایی است که پشتوانه منطقی خود را از دست داده اند اما صرف اینکه دستوری مبنی بر توقف آنها صادر نشده همچنان انجام می شوند. در این گروه می‌توانید موارد بسیاری از این دست را پیدا کنید. 

نکته بعدی عدم ارتقاء و توسعه دستورالعمل ها است. در این گروه دستورالعمل ها ظاهرا همچنان قسمتی از کاربرد خود را حفظ کرده اند اما همگام با پیشرفت بشر پیشرفتی را تجربه نکرده اند. کارهایی که توسط امکانات امروزی و یا حتی با تغییر شیوه مدیریت می‌توان با مشقت کمتر و در زمان کوتاه‌تر انجام داد همچنان به شیوه‌های ابتدایی انجام می‌گیرد. یکطورهایی تغییر هراسی هست. ترس از بهم ریختگی اجازه داشتن میل به بهتر شدن را به جامعه کمونیستی کوچک نمی‌دهد و جامعه کمونیستی کوچک با تحمل سختی بیشتر و سوزاندن زمان بیشتر بهای آن را پرداخت می کند. 

شانس یا اقبال! مورد بعدی که در این جامعه کمونیستی کوچک شاهد آن هستیم نقش شانس و اقبال در سیر زندگی افراد است. از آنجایی که برابری شعار جامعه است افراد به سختی می توانند خودشان را در مسیری قرار دهند که به نتایج دلخواه ختم شود و در هر اتفاق جایگاه بدترین و بهترین بر اساس رندوم تقسیم می شوند. این نکته در نگاه اول آرمانی و خیلی خوب به نظر می رسد اما در جامعه ای که جایگاه در آن به این صورت تخس می شود میل به توسعه فردی و تلاش برای فردی بهتر شدن به صفر نزدیک می شود. ( البته یک ایرادی در اینجا پدید می آید. مانند یک غده سرطانی برای جامعه کمونیستی کوچک، که به آن اشاره خواهم کرد )

 

در این جامعه کمونیستی کوچک از آنجا که قوانین برای همه و بدون رای وضع می شود و حق اعتراض بسیار محدود است شاهد تنش های جمعی خواهیم بود. به صورتی که جایگاه فرد یا گروه به مرور کمرنگ و شادی و سوگ جمعی اتفاق می افتد. 

کمرنگ شدن جایگاه فرد تاثیرات دیگری هم دارد، به عنوان مثال بارزترین اثر آن در تحمل رنج و سختی است. در حالت جمعی بشر تحمل رنج چندبرابری را دارد که این یکی از نکات جالب زندگی در آن جامعه کمونیستی کوچک بود. هرچند این اثر در شادی هم وجود دارد اما کمتر. 

 

هرچند نکات بسیار دیگری هنوز مانده است اما باعث طولانی شدن متن می شود و حالا بعدتر شاید در موردشان نوشتم. 

یک مورد است که قرار شد به آن اشاره کنم و اینجا به آن اشاره می کنم. شاید به نظر برسد جامعه کمونیستی جامعه بدون دغدغه و منظمی است، هرچند مقداری به این اتفاق نزدیک می شود اما این نظم و عدم دغدغه از روی جبر حاصلش ماشینی شدن است، روتین بی انتها منجر به شکل‌گیری یک لوپ هزارباره می شود که برای انسان خطرناک‌ترین است و هیچ واقعه ای مثل تکرار و روتین انسان را از انسان بودن دور نمی کند. 

و در این بین تغییرات کوچک در مقیاسی قرار می‌گیرند که اهمیت آنها چندین برابر می شود، و انسان های کوچکی که بر حسب اقبال گذشته در جایگاهی قرار گرفته اند که قادر به انجام تغییرات کوچک هستند اهمیتشان به همان اندازه افزایش پیدا می کند و این برای جامعه سرطان می شود. 

 

بعدتر یک پست در مورد سلسله مراتب در این جامعه نیز خواهم نوشت. 

  • موافقین ۳ مخالفین ۱
  • چهارشنبه, ۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۸:۳۵ ب.ظ
  • آیدین

نظرات  (۱)

  • رویای نیمه شب پاییز
  • منتظر پست «سلسله مراتب در جامعه کمونستی» هستم.

    پاسخ:
    حتما 
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی