تعادل
سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۳۶ ب.ظ
امروز داشتم توی مسیری که میرفتیم آدمارو نگاه میکردم . بعد یه لحظه این فکر هم زد به سرم که اگه فرض بگیریم همه ی آدمارو طوری درست کنیم که وقتی اولین لحظه که یکی رو میبینی . جدا از اینکه کی هست چیکار میکنه اخلاقش چیه و اینا . یعنی فقط همون یه لحظه اولی که فقط و فقط میبینیش . یه حس ثابت داشته باشی چقدر بد میشه . یعنی اولین باری که میری تو یه کلاس نسبت به همه ی بچه هایی که تو کلاس نشستن یه حس داشته باشی . چقد سخت میشه همچی .
همیشه تعادل رو عالی نه ولی خوب در نظر میگیریم . اما اینجا به نظرم تعادل وحشتناکه . یعنی هیچ عشق در نگاه اولی دیگه وجود نداره . میری تو کلاس اگه 5 تا صندلی خالی باشه تو بالاخره رو یکیش که اصلا واست مهم نیست کنار کیه میشینی . میری توی فروشگاه سمت فروشنده ای که اصلا مهم نیست کدوم یکیه میری و . . . به نظرم خیلی از چیزایی که الان مهمه , گاهی مشکل گاهی لذت بخش و گاهی عذاب آوره دیگه اون موقع وجود نداره . اینکه نتونی فقط با دیدن 5 نفر یکی رو به 4 تای دیگه ترجیح بدی خیلی بده .
خلاصه تو همین افکار بودم که یهو فکرم نمیدونم چی شد رفت سمت این قضیه که حالا اگه همه رو بدون لباس و هیچی در نظر بگیریم چقد جالب میشه که اجازه بدین نگم دیگه افکارمو در این زمینه .
مشکلی که اینروزا باهاش دست و پنجه نرم میکنم : انرژی و انگیزه مو میخوابم بیدار میشم از دست میدم . باز میخوابم بیدار میشم میبینم اِ باز کلی انرژی و انگیزه دارم .
- سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۳۶ ب.ظ