A P H E L I O N

جناب آقای ارجمند

دوشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۲۶ ب.ظ

scan


شاید  در نگاه اول این سوال رو از خودتان بپرسید که خب که چه ؟ و اصلا این عکس با آن عنوان ، که چه ؟ شاید هم در همان نگاه اول یا کمی بعد از آن متوجه شوید که منظورم از گذاشتن این عکس و بکار بردن آن عنوان و در ادامه پستی که قرار است بخوانید چیست . اصلا بیایید از احتمالات بگذریم . 

در ماشین دایی گرامی ام نشسته بودم ، بعد از سال ها ، این بسته حاوی عکس و لوح فشرده MRI را در کناردست ( این کلمه سرهم است . کناردست . مثل کلاردشت :| ) خودم روی صندلی های عقب دیدم . و چون یک جور هایی در ماشین حبس شده بودم نا خود آگاه توجه ام نسبت به آن ثانیه به ثانیه بیشتر شد . البته نه به محتوای داخل بسته و یا اینکه دایی ام دیسک کمر گرفته است یا آسیب نخاعی دیده است ، نه ، به مشخصات روی پاکت . تاریخ ، نام بیمار ، نوع MRI ، پزشک ارجمند . و در آن سمت ، 90/7/16 ، آقای ... ، CD ، جناب آقای دکتر .. . 

حال چه چیزی در این نوشته ها توجه من را به خودش جلب کرده بود . شما نمیدانید اما مدت هاست که من وارد چالشی شده ام به این مضمون که چرا ما دکتر ها را اینقدر آدم های مهم و یکجور هایی جهش یافته و از نسل فوق بشر میدانیم . چرا دکتر ها "پزشک ارجمند جناب آقای دکتر" هستند و مریض ها "آقای" خالی . باز هم شما نمیدانید اما من در جای دیگری که سروش میداند و خواننده های وبلاگش در مورد این موضوع حسابی با او هم بحث کرده ام . سروش یک دانشجوی پزشکی است که وبلاگ دارد . وقتی آن پست را گذاشته بود یکی از اقوام نزدیک ما نزدیک 2 سال بود که مریض شده بود و هیچ دکتری نمیدانست مریضی او چیست و چون نمیدانستند با آزمون و خطا او را دچار مریضی های دیگری هم میکردند و و چون شرایط آن مریض یکجور هایی بود با رفتن او به خارج هم موافقت نمیکردند من در آن پست که نزدیک به یکسال از آن میگذرد حسابی با سروش بحث کرده بودم که دکتر ها آنقدر ها هم "پزشک های ارجمند جناب آقای" نیستند و صرفا دارند شغلشان را مانند هر آدم دیگری انجام میدهند . مانند کتاب فروش ها . مانند تعمیرکار ها . حالا که این پست را مینویسم 43 روز است که از مرگ آن فامیلمان گذشته است که پزشکان ارجمند نتوانستند مریضی اش را حتی تشخیص بدهند . حال اصلا کاری به آن ندارم و به راستی که چه اهمیتی دارد ؟؟ 


از بحث اصلی دور نشویم . من هنوز هم فکر میکنم پزشک ها همان آدم های معمولی دیگر مشاغل هستند . فقط کمیت آنها باعث شده مهمتر جلوه کنند . که خودتان میدانید . کمیت اصلا دلیل موجهی نمیتواند برای این موضوع باشد . چون اگر باشد میشود حال و روز پزشکان عمومی که حالا میشود گفت دیگر همه مان به این نتیجه رسیده ایم که آنقدر ها هم با یک تعمیرکار کارشان تفاوتی ندارد . اما هنوز هم تا اینجا هدف من نا مشخص است و گفته هایم به سمت نمیدانم کجا میرود . به نظرم بهتر است که برم یک کار نامربوط کنم و دوباره برگردم برای نوشتن ادامه اش . 


خب . داشتم می گفتم . من فکر میکنم پزشک ها با توجه به نوع و موضوعیت شغلشان حسابی ما را تصاحب کرده اند . مانند اهریمنی که شیشه عمرمان دستش باشد . البته نه همشان . همانطور که گفتم پزشکی هم مانند تمام مشاغل عادی دیگر درش خوب و بد وجود دارد . مانند ماستبندی و یا نانوایی . اما تمام مشاغل دیگر به مشتری احترام میگذارند . اما در پزشکی شما الزاما نباید این احترام متقابل را رعایت کنید . میتوانید هرموقع که خواستید به بهانه مریض های بیمارستان به مطب دیر بروید و یا بالعکس . اینکه یک مریض دیگری 3 ساعتی را معتل شود اهمیت خاصی برای شما ندارد . یا میتوانید از روی شکم سیری کیس های سختی که مجبورید بخاطرشان کمی مطالعه داشته باشید را رد کنید و به دکتر دیگری واگذار کنید . و حال مریض در این چرخه که ایجاد میکنید زیاد هم مهم نیست . 


اما پزشکان افراد مهمی هستند . چون تعدادشان کم است . چون یک پزشک همزمان 100 200 تا مریض را باید هندل کند ولی یک تعمیرکار همان 2 3 تا ماشین را در روز تعمیر کند کافی است . و البته ماشین ها نمی میرند . هرکسی نمیتواند پزشک شود اما بدی اش هم همین است که هرکسی میتواند پزشک شود . ( این جمله سنگینی است که از شما انتظار دارم روی آن فکر کنید تا بفهمید من آنقدر ها هم آدم یک طرفه به قاضی برو نیستم ) اما خب این در اصل مساله تغییری ایجاد نمیکند . پزشکان حق ندارند از قانون عرضه و تقاضا سوء استفاده کنند . و همزمان انتظار برقرار بودن آن را داشته باشند . قطعا دتس یور فاکینگ جاب اند یو هو تو دو ایت رایت . نه از روی شکم سیری نه از روی 



 بعدا نوشت : 

خب همانطور که متوجه نشدم مثل اینکه نا غافل بجای ذخیره پیش نویس مطلب را نصف کاله ( نصف کاله یعنی مشخص است یعنی چی دیگه این نیازی به توضیح نداره :/ ) منتشر کردم . و با پایانی باز مطلب رو برای شما هم میهنان و سیل جمعیت عظیمی که 24 ساعت روز خود را به اف5 زدن روی صفحه وبلاگ من اختصاص میدهید قرار دادم . 

حالا یک چند جمله دیگر مینویسم که حداقل همان تیکه پاره های منظور خودم را هم که شده برسانم . 

داشتم میگفتم . با همه مسائلی که در بالادست ( بالادست مانند کناردست و همانند همان کلاردشت تلفظ میشود ) به آن اشاره کردم . به نظر مقصر اصلی مانند تمام مسائل روز و دیروز و دو هفته پیش مملکت خود ما مردم هستیم . ما مقصریم چون مریض میشویم . ما مقصریم چون فکر میکنیم هرچقدر بیشتر احترام بگذاریم و از در های احترام حتی به سمت دیگر اتاق های پاچه خواری و دیگر مسائل گام برداریم بهتر درمان میشویم . ما کلا مقصریم چون یک دکتر قلب در کل استانمان بیشتر نیست و آن هم زیر میزی میگیرد پس یا باید بمیریم و یا باید زیر میزی بدهیم و یا راه های دیگر مردن را باز انتخاب کنیم . کلا ریسک عمل قلبی که برایش مجبور به مسافرت در این مملکت باشید با ریسک عمل نکردن تقریبا میشود گفت برابر است . 

پس ما  از آن چیزی که فکر میکنیم مقصر تریم . چون احترام بیخودی میگذاریم . یعنی احترام بیخودی که نداریم احترام گذاشتن کار خوبی است اما زمانی که متقابل و متعارف باشد . یعنی اصلا اگر دکتر را هم ول کنیم . منشی دکتر هم تحت تاثیر احترام ما به دکتر است در حالی که دیگر بابا منشی دکتر با منشی دفتر مهندسی فرقی ندارد که ناموسا . 


خب حالا متنم کمی بهتر شد . در حالت کلی منظورم این بود که نه احترام گذاشتن بد است . نه دکتر ها آدم های بدی هستند . فقط هم ما هم دکتر ها باید نسبت به رابطمان مسوول باشیم . و این مسوولیت از پیگیری ما طبیعتا حاصل میشود چون به دکتر ها که در این حالت دارد خوش میگذرد . 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۲۶ ب.ظ
  • آیدین

نظرات  (۲)

ضمن تایید و توافق کامل با پست باید بگم چیزی که از بدو ورود به بیان توجه منو به خودش جلب کرد کثرت پزشکا و دندونپزشکا و کلن همه مشغولان در عرصه های مختلف پزشکی و البته دانشجوهای پزشکی و بقیه شاخه های مرتبطش بود و احتمالن این یکی از دلایلیه که باعث شده بیان‌ محیط تهوع‌آوری داشته‌باشه
پاسخ:
اِ من اینو منتشر نکرده بودم که :| نصفه بود هنوز :| 
ای بابا :)) چه پایان بازی داره :| 

باید ادامه ش یه چیزایی اضافه کنم اینجوری نمیشه شاید اونجاهایی که اضافه میکنم حتی مخالف این نظر باشه :دی
  • سُر. واو. شین
  • کلاً در این زمینه با هم نمیسازیم ما D: . هیچ کدوم از دو طرف درست شرایط همدیگه رو درک نمیکنن. من خودم به عنوان دانشجوی پزشکی میدونم که یه عده از پزشکا آدمای آشغال و بیشرفی هستن. ولی دو تا مساله هست فقط. 
    یکی اینکه پزشکی یه شغله و مثل باقی شغل‌ها یه انسان انجامش میده که شرایط روحی و خستگی و این چیزا طبیعتاً روی نحوه‌ی انجام کارش تاثیر میذارن. نمیشه هم بگیم نباید بذارن. انسان همینه. هر موقع ماشین‌هایی اختراع شدن که تماماً کار پزشکا رو انجام بدن میشه ازشون انتظار داشت کاملاً با روی خوش و سر حوصله و تو بهترین شرایط آمادگی باشن همیشه. 
    دوم هم اینکه به هیچ وجه شغل‌های مختلف ارزش یکسانی ندارن. یه ماست‌بند به هیچ وجه با یه پزشک برابر نیست. انسان‌ها ارزش‌های یکسانی دارن. هر انسانی با انسان دیگه برابره از نظر شان و فلان (البته بستگی به خود فرد هم داره که بحثش جداست). ولی وقتی پای مقام و شغل و کسوت وسط میاد هیچ شغلی با شغل دیگه برابر نیست. معلمی شغل خیلی مهمیه و در برابر بقال بودن ارزش خیلی بالاتری داره. آتشنشانی شغل مقدسیه و قطعا از مکانیکی ارزش بالاتری داره. و پزشکی هم شغل خیلی مهمیه و قطعاً از ماست‌بندی خیلی ارزشمندتر و مهم‌تره.
    قاطی کردن این مسائل یه کار خیلی بدوی و ابتداییه که نمیدونم چرا مردم لذت میبرن از انجام دادنش. دیگه روال شده. اکثر پزشکا خودشون قبول دارن که آدمایی هم هستن که کم کاری میکنن. ولی در مجموع از ارزش پزشکی چیزی کم نمیکنه این چیزا.
    بنظرم بسه دیگه این همه شیرین‌بازی و هم زدن این حرفای تکراری و لوس. 

    پاسخ:
    متاسفانه مانند تمام پست های قبلی خودم بیشتر متن را خودم میفهمم و راهی برای اینکه بهتر بیان کنم ( هست ولی دایره لغاتم محدوده ) نیست . 

    بزا حالا چند جاشو که میتونم روشن کنم . 

    1- قطعا هر موضوعی نه دو وجه چند وجه داره و چند عامل درش دخیل هست . پس من میدونم شاید بدتر از این شرایط حتی برای پزشک ها وجود داشته باشه . مریض های زبون نفهم . مریض های بی ادب و بی شخصیتی که مجبورن درمانشون کنن و حالا هرچیزی . ولی اینو یادت باشه هرکسی در جبهه خودش میجنگه . قطعا اگر بخوایم شرایط دو طرف رو در هر موضوعی نه تنها این ملاک قرار بدیم همچی با توافق رفع میشه و باهاش کنار میایم و هیچ پیشرفتی حاصل نمیشه . این خیلی حیاتیه که حتی سر اشکالات کوچیک یکی باشه که حرف بزنه و بجنگه برای رفع شدنش . وگرنه مثلا چه اهمیتی داره واسه من ؟ واسه تو ؟ واسه اون پزشک خوب ها . اون پزشک بد ها . برای جامعه جهاانی . علی آقا کریمی . آقا مهدوی کیا :| 

    2- در مورد مقایسه شغل ها . دفعه قبلی حق با تو بود . ارزششون طبیعتا برابر نیست الانم درست میگی ارزششون قطعا برابر نیست . اما من ارزششون رو مقایسه نمیکنم . دنبال یه رابطه ام که نشون بدم این یه سیستم متفاوت نیست از مثلا بغالی . همون سیستمی اِ که در همه مشاغل وجود داره . یه کسی یه خدمتی لازم داره و یه کس دیگه به عنوان شغل اون خدمت رو ارائه میده . دیگه منم مغزم انقدر محدود نیست :| قطعا هر شغلی متناسب با پیش نیاز ها و سختی های رسیدن به اون شغل و بقیه عوامل میتونه از هر نظر حالا درآمد ، زمان ، سختی ، با شغل دیگه متفاوت باشه . 

    3- مردم اشتباه میکنن که حرف میزنن . مثل بقیه حرف هایی که در مورد بقیه چیز ها میزنن . تا وقتی حرف بزنن و جلو دکترشون خم و راست بشن چه فرقی داره که چی میگن ؟؟ بر خلاف چیزی که فکر میکنی من ایده آل ذهنم از نتیجه تمام این مسائل دوست بودن بیشتر مریض ها با دکتر هاست . مثل دوست بودنتون با وکیلتون . چون پزشک هم داره وجه دریافت میکنه و یه خدمتی رو ارائه میده حالا نوع این خدمت متفاوت با تعمیرکار کولر ِ که اون خودش متفاوت با خدمتی اِ که مشاور کنکورتون ارائه میده من فقط میخوام این درک بشه . چون عُرف نا به جا خیلی خطرناک میتونه ظاهر بشه . 

    حالا این توضیحات بالا امیدوارم راه گُشا باشه . با توجه به تغییراتی که من خودم تو نظریاتم دادم اخیرا . 

    و در اخر بچه ها این سروش ( همون سروش توی پست ) . سروش بچه ها . :|

    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی