A P H E L I O N

روابط پنهان من

سه شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۳۹ ب.ظ

من کلا آدمی هستم که خیلی روابط پنهان دارم . با همه آدم های اطرافم . با همه مکان ها و همه وسایلی که در زندگی ام باهاشان برخورد داشته ام . اینکه اصلا روابط پنهان من یعنی چه توضیح ساده ای دارد . یک رابطه ای هست که یک طرفه و یا گاها دو طرفه است که شکل میگیرد بین من و شخصی یا چیزی یا مکانی . و هیچکدام اذعان به وجودش نمیکنیم . ولی میدانیم که وجود دارد . و اصلا کاری هم باهاش نداریم . منتها بهش فکر میکنیم . 

گاهی من آنقدر در روابط پنهان پیش میروم که وقتی آدم ها را میبینم لبخند بهشان میزنم . گاهی انقدر با یک وسیله وارد رابطه پنهانی میشوم که باهاش حرف میزنم و تمیزش میکنم . گاهی من اصلا نمیدانم که فلانی کیست و چه است و چه شکلی و چه قدری است . ولی با صدایش وارد یک رابطه پنهانی یک طرفه میشوم . یک دختری بود که یک وبلاگی داشت و یک دکلمه مانندی را خوانده بود و من برایش دکلمه اش را بهتر کردم و زیر صدایش موزیک گذاشتم . من با صدایش وارد یک رابطه پنهانی شدم . یک دختر دیگری است که یک وبلاگ اسپانیایی طور دارد و تلاش میکند اسپانیایی اش خوب شود . من با او هم وارد یک رابطه پنهانی شدم . نمیشناسمش ولی با قسمت هایی از زندگی و شخصیتش که میدانمنشان وارد رابطه پنهانی شدم . یک دختر دیگری هست در دانشگاه که دوست پسر دارد و با من هم تقریبا صمیمی است . من با او هم وارد یک رابطه پنهانی شدم که فکر میکنم از آن رابطه های پنهانی دو طرفه است . 

شاید بپرسید چرا با دختر ها فقط وارد رابطه پنهانی میشوی . چون نشانه هایی از گی بودن در من وجود ندارد . طبیعتا رابطه های پنهانی همان رابطه های واقعی هستند که من فقط بروزشان نداده ام یا نخواسته ام یا نشده است و یا درست نبوده است . البته من با پسر ها هم وارد رابطه شده ام . اما عمق آن ها به اندازه رابطه دختر ها نبوده . یعنی مدت رابطه پنهانی ام با پسر ها کمتر است چون با پسر ها زودتر رابطه پنهانی را بروز میدهم و از پنهانی در میاید . مثلا من فوتبال میرفتم و یک پسری به نام سعید بود که تازه آمده بود . پسر خوبی بود و من 40 دقیقه با او وارد رابطه پنهانی شدم و دوست داشتم با اون ارتباط برقرار کنم . ارتباط جنسی نه البته . و بعد از 40 دقیقه اینکار را کردم و رابطه پنهانی ام با او تمام شد . اما با اون دختری که در کلاس تاریخ تحلیلی است و دو ترم است با او وارد رابطه پنهانی شده ام هنوز نتوانسته ام ارتباط برقرار کنم . 

من از این رابطه های پنهانی زیاد دارم که خیلی هاشان در طول زندگی ام بدون اینکه بروز پیدا کنند در همان پنهانی شان تمام شده اند . غم انگیز است . من خجالتی هستم و نمیتوانم مستقیم در چشمان یک نفر نگاه کنم و بگویم بیا با هم حرف بزنیم . خیلی ها البته نمیتوانند مخصوصا اگر هم جنس نباشند . ولی خب دوست ندارم همه ی فرصت هایم را اینطوری از دست بدهم . البته فکر میکنم اگر کسی باشد که بخواهم رابطه ام را از رابطه پنهانی با او بیشتر کنم . بروم و به او بگویم . نمیدانم . هرکسی که هست باید رابطه های پنهانی را درک کند . 

یک چیز دیگری که در رابطه های پنهانی است این است که خودت تمام قواعد را میچینی . درست است که پاسخی در قبال کارها و افکارت دریافت نمیکنی . اما یک جور هایی قلمرو خودت است . میتوانی هرچقدر که میخواهی یک نفر را دوست داشته باشی و یا با اهمیت ندادن به او تنبیهش کنی . میتوانی رابطه پنهانی ات را گسترش دهی و یا محدودش کنی . میتوانی حتی با در کنارش بودن لذت ببری بدون آنکه بداند . بدون آنکه بفهمد . که اگر بفهمد و بداند ، نمیتوانی . 

و من کلا روابط پنهانم را دوست دارم چون نه مئاخذه ای در کار است و نه برداشتی و نه محدودیتی و نه هیچ چیز آزار دهنده دیگری . فکر کنم حالا حالا ها ادامه شان دهم . 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • سه شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۳۹ ب.ظ
  • آیدین

نظرات  (۶)

  • عبدالله عاصی
  • منظور از رابطه پنهانی شما خیلی مشخص نیست چه رابطه ای در چه زمینه ای و...
    پاسخ:
    توضیح دادم . رابطه های پنهانی هم اشکال مختلفی دارند . یکبار از ذوق صدای یک نفر . یک بار از ذوق نگاه یک نفر . یک بار از یودن یک وسیله مانند موبایلم . رابطه ها نشات میگیرند . بیشتر رابطه ها همان حس خوبی است که در وصال است . منظور از آنها رسیدن یا دیدن یا شنیدن نیست . یعنی متصل بودن . همگام بودن . بهشان فکر کردن . 
    من عادم ها به چپم هم نیستند.. رابطه ام از آنها را پنهان نمیکنم.. خوشبختانه دختر پرست نیستم و متاسفانه دلم میخواهد بعضی هایشان را خفه کنم :! 

    درباره دختر های خوب کلاس هم فکر نمیکنم کلن.. چون ارزششان بیشتر از آن است که توسط من قضاوت شوند

    وبلاگ آن اسپانیاییه رو بده :/ باید جالب باشه ! 
    لولا کجاست ؟
    پاسخ:
    چرا خوشبختانه دختر پرست نیستی ؟؟ مگه این دنیا چی داره که حاضر نیستی تنها جنس مخالفی که میتونه دوست داشته باشدت و دوستش داشته باشی رو بد بدونی . خیلی هم خوب است . 
    وبلاگش رو نمیدونم . مثل همون یکی که صدایش را درست کردم و نمیدانم چی بود وبلاگش . اگر دوباره به مسیرم خورد وبلاگش رو ضبط و ذخیره میکنم . 
    لونا در حال عشق ورزیدن پنهانی به معشوقه هایش . 
    چه‌قدر خوب بود این پست. از اون حرفا که همیشه بوده ولی هیچوقت نه گفته شده نه حتا به فکر آدم رسیده که بگه. خوب گفتی‌ش ولی
    پاسخ:
    ممنون از نظرتان . خیلی حرف ها را بی دلیل است که نمیگوییم . نه اینکه نخواهیم یا نتوانیم . 
    واو ... لونا چند تا معشوقه داره مگه خخخ 
    پاسخ:
    لونا کیفیت رو به کمیت ترجیح میده :| درسته کم داره ولی از کیفیت بالایی برخوردارن همون تعداد :|
    تورو ول کرده ؟؟
    مثل اینکه آدم حرف هاش رو از زبون ی نفر دیگ بشنوه..با این تفاوت ک بنظرم گاهی دردناکه...

    پاسخ:
    دردناک وقتی اِ که . نزدیکشی و دستت بهش نمیرسه . تو رابطه پنهانیت باهاش معاشقه میکنی ولی تو رابطه واقعیت ازش سوال درسی میپرسی . 
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی