A P H E L I O N

احساسات جبری ما

پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۰۸ ب.ظ

رو به رو شدن با واقعیات زندگی بسیار چیز خوبی است برای بعضی ها البته , و برای بعضی ها هم ترسناک ترین چیز است . 

البته واقعیت های زندگی برای هرکسی متفاوت و رو به رو شدن با هر کدام از آنها هم شرایط متفاوتی را میطلبد . 


من را همه بی احساس و دل سنگ میدانند, خودم اما خودم را منطقی میدانم . یعنی کمتر موقعی اسیر احساساتم میشوم شاید هم چون با نگاه منطقی به قضایا نگاه میکنم نمیتوانم آنجور که باید احساساتم را خرجشان کنم . اما در گستره ی این نگاه منطقی هم چیزهای جالب کم نیست . خیلی از اوقاتی که باید احساساتی باشم . حالا خوشحالی باشد یا ناراحتی . ذهنم درگیر چرایی اش میشود , چرا الان باید نسبت به این لحظه و نسبت به این آدم ها احساس خوشحالی کنم ؟ همین افکارم باعث میشود لبخند ملایم همراه با نگاه خیره روی صورتم شکل بگیرد که اصلا به درد شرایطی که در آن قرار دارم نمی خورد و بیشتر شبیه یک کند ذهن که ماجرا را نفهمیده است به نظر میرسم . که البته در اکثر موارد بجای کندذهن به نظر رسیدن اطرافیان من را بسیار عمیق و پر از ادراک تصور میکنند که دیگر این چیزهای سطحی برایش معنی ندارد . 


اما گاهی اوقات هم احساساتم را میتوانم حس کنم . حداقل میتوانم حضورشان را احساس کنم . که البته باز هم در آن شرایط به جبر دچار میشوم و سوال های پیاپی در ذهنم باعث میشود از ابراز درست احساساتم باز بمانم . خلاصه به دلایل متعددی از بیان و ابراز احساسم معتل میشوم . گاهی اوقات به اطرافیان نگاه میکنم و پیش خودم درصد بهشان میدهم . درصدی از تظاهر . وقتی که همه میخندند من بیشتر نگاه میکنم . وقتی که همه اشک میریزند باز من بیشتر نگاه میکنم . گاهی اوقات یک نفر که از عشق حرف میزند را نمیفهمم و گاهی اوقات یک نفر را که بر سر قبر مرده اش که چند سالی از مرگش گذشته گریه میکند . 


به نظرم حتی احساسات ما سطوح ثابتی دارند . حتی این هم مسخره است . اصلا انصاف نیست احساسی که من در نشستن توی رولز رویس یا بنز می باخ میتوانم بدست بیارم را پسر همسایمان فقط با بغل کردن دوست دخترش که عاشقش است بدست بیاورد . هرچه بیشتر در عمقش میروی وضوح جبری بودنش بیشتر میشود . احساسات ما یک چیزی هست مثل درجه خاکستری یک پیکسل که از 0 تا 255 عدد میخورد . رنگش مهم نیس , جایش مهم نیس , تعدادشان هم مهم نیست ,  فقط از 0 شروع میشود تا 255 , صفرش را بدترین و 255 را بهترین حس در نظر بگیریم . من در لحظه ی نوشتن این متن به احساس خودم 107 میدهم , اصلا مهم نیست که این احساس نسبت به شخصی است یا نسبت به این متن یا نسبت به موزیکی که از تلویزیون مدام پخش میشود . ما همه در لول 107 از احساسمان یک چیز را حس میکنیم . 


حتی میشود احساسات بقیه را هم برانداز کرد و به آنها عدد داد , کاری که روانشناس ها و بازاریاب ها انجام میدهند . حتی میتوان فردی را بدون آنکه بفهمد در لحظه ای قرار داد که میدانیم در آن لحظه فقط یک احساس میتوان داشت . میشود یک عده را جمع کرد به آنها تصاویری از جنگ و ظلم به کودکان و زنان نشان داد و آنها را برای یک انقلاب آماده کرد . اسمش را همه میگذارند بازی با احساسات ولی من میگویم بازی نیست جبر است . 

وقتی حس میکنی یک نفر تورا میفهمد و تو او را میفهمی عاشقش میشوی , فقط به این دلیل که احساساتان بنا به دلایل مختلف که ناشی از نوع کلام و زیبایی چهره یا قد و اندازتان هست در لول بالایی نسبت بهم قرار دارد . کافی بود دز قرار اول لباس نا مناسبتری بپوشید تا الان فقط یک دوست اجتماعی برای همدیگر باشید . 


تا اینجا را بخوانید . چون باید بروم . خودم هم میدانم همه ش نیست اما همه ش زیاد میشود . نه من زیاد مینویستم نه شما زیاد میخوانید . بیایید با هم کنار بیاییم . 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۰۸ ب.ظ
  • آیدین

نظرات  (۲)

  • گیسو شریفی
  • مرسی گلم
    پاسخ:
    قربانت :/
  • شقایق وحشی
  • احساسی بودن یا نبودن دست خود آدم نیست اساسا بروز احساسات کلا دست خود آدم نیست... :( این رو منی میگم که درگیر احساساتم تلاش میکنم منطقی عمل کنم و چقدر درد داره این:(((
    پاسخ:
    منم که گفتم دست خود آدم نیست . 
    ولی خب باید بهش فکر کنی و باهاش رو به رو بشی . بجای مثلا فقط دوست داشتن یا فقط دوست نداشتن کسی . بشینی ببینی چرا دوست داری یا چرا دوستش نداری و به خدت منطقی جواب سوال رو بدی . حتی وقتی که فکر میکنی یه حسی از درونت داره میگه این اون آدمیه که واس تو ساخته شده بازم این حس میتونه ناشی از یه برخورد اولیه خوب یا تاثیر یه حرف یا حرکت ناخواسته باشه که بدون اینکه خودت بدونی در پس ذهنت برای خودت ساختی . 
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی